تدارک تولد
سلام همه کس مامان
ستاره آسمونم رهام قشنگم
این روزها کمی درگیر تدارک تولدت هستیم . یه شب با بابا رفتیم برات سالن تولدت رو دیدیم و رزرو کردیم و اونجا کلی سخنرانی کردی که اینو تولدم راه نمی دم و اونو راه نمی دم و بعد برای پذیرایی برامون سوپ آورده بودن خوردی و کیف کردی و خلاصه رزرو کردیم برای ده بهمن انشاله بعد رفتیم کیک تولدت رو سفارش بدیم که کلی ذوق کردی و مدل های کیک ها رو دیده بودی و هی میگفتی اینو میخوام اونو میخوام خلاصه یک کیک رو انتخاب کردیم و قرار شد واسه اول بهمن بریم پیش پرداخت بدیم.
روز پنج شنبه هم رفتیم برات خ بهار و خ سنایی و خلاصه هر جا که بگی دنبال یک عدد جلیقه برای شما که با شلوار بپوشی ولی پیدا نکردم کلی هم عصبانی شدم که اخه اینهمه لباس واسه دخترا هست ولی واسه پسرا نه تنوع هست و نه مدل های خوشگل و رنگهای خوب تا دلت هم بخواد گروننننننن
خلاصه اخرش دوباره برگشتیم سنایی و برات یک شلوار خوشگل و با یه پیراهن خریدیم و فقط مونده پاپیونت و کفشت هم که ماه پیش خریده بودم. این از شما . راستی کادوی تولدت هم مونده که گفتی برام ماشین آمبولانس wow بخر که باید این هفته با بابا بریم بخریم . مشکل اینجاست که راضیت کنم که باهاش بازی نکنی تا تولدت. عشقمییییی مامان
بله گل شکر مامان.....