رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

یک فرشته آسمونی، گل مامان و بابا

اردوی فتیله

1392/4/28 22:05
نویسنده : مامان پروانه
290 بازدید
اشتراک گذاری

سلام زندگی مامان ، عشقم، چراغ دلم

مهربونترینم هفته گذشته سه شنبه قرار بود بری اردو با مهد کودکت، چند بار قبل که میخواستین برین هر بار شما یا مریض بودی یا ترسیدم که مریض بشی ولی ایندفعه خدا رو شکر حالت خوب بود و می تونستی بری. 

خلاصه بهت گفتم رهامم باید بری تئاتر فتیله ، گفتی نه تئاتر نرم فقط فیتیله برم. گفتم باشه هر چی دوست داری برو. صبح لباس خوشگلات که با بابا برات خریدم و شامل یک شلوارک کرم و یک کفش فشن هست رو تنت کردم و عین دسته گل با هم رفتیم مهد. کلی سفارش کردم بهشون و خلاصه شما رفتین. نا گفته نماند که وقتی به خاله الهام گفتم رهام میخواد بره فتیله گفت یکی از آرزوهای دیرینه سارینا که دختر خاله الهامه هم اینه که بره فتیله، گفتیم خوب اونم بیاد . خاله هم سارینا رو فرستاد و من کلی سفارش کردم که رهام جان تو رو خدا سارینا رو اذیت نکنی ها تو هم طبق معمول گفتی بابا نداره؟ ، باباش رفته پیش خدا ؟ ، کلی هم سفارش کردیم که راجع به باباش حرف نزن . و شما رفتی اولین اردوی زندگیت عشق مامان.

اینطوری که میگفتی خیلی هم بهت خوش گذشته بود. بهت گفتم رهام چی بود گفتی مامان یک هاپو و یک گاو و شیر بود فرشته تئاترنبود. دورت بگردم با این تعریف کردنت نفس مامان

اینم عکست قبل از رفتنت به اردو

 

رهام مامان انشالله قراره که چهارشنبه این هفته بریم زیارت امام رضا که چقدر بیقراره زیارتشم. خیلی خوشحالم که میخوایم بعد از مدتها یک سفر درست و درمون بریم.  تو هم میگی مامان بریم هتل پنج ستاره. با هواپیمای صورتی ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
24 تیر 92 11:01
همیشه ب گردش شیرین زبونک