رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

یک فرشته آسمونی، گل مامان و بابا

سفر مشهد 1392

1392/4/28 22:34
نویسنده : مامان پروانه
322 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام گل پسرم 

سفر مشهدم که تموم شد. و فقط عکس و خاطراتش موند و دلتنگی از اقا امام رضا. که الهی به حق خودش تو همیشه سالم و سلامت باشی گل پسرم.

اینجا توی قطار موقع رفتن به مشهده که کلی کیفت کوکه و برای خودت دوست پیدا کردی به اسم آراد و ماهان و تا همین الان هی میگی مامان آراد و ماهان  کجان؟

 

اینجا هم داری آهنگ مورد علاقه ات شهاب تیام گوش می دی و کیف می کنی و باهاش می رقصی


اینجا ایستگاه راه آهن که رسیدیم و منتظر ترانسفر هتلمون بودیم.

اینجا هم توی ماشین هتل نشستی و خسته و کوفته حدودا هشت ساعت توی راه بودیم و تو اینجا خسته و گرمت بود. خلاصه ول شده بودی روی صندلی بد جور

اینجا هم رسیدیم هتل و شما خوشحال و سرحال از اینور به اونور داری بازی می کنی. منتظر اتاق بودیم

ا

رهامم این در رو می بینی از دست تو دیگه گریش گرفته بود. فکر کرده بودی که چرخ و فلکه و اینجا هم شهر بازی . صد بار رفتی توش هی چرخیدی هی چرخیدی هی چرخیدی. بهونه خوبی شده بود وقتی اذیت می کردی یا غذاتو نمی خوردی بهت میگفتم رهامم دیگه نمیگذارم سوار چرخ و فلک در بشی تو هم خیلی حرف گوش کن می شدی هاهاهاخنده

قربون اون صورتت بشم . بهم گفتی مامان اینجا بشینم ازم عکس بندازی 

اینجا هم رستوران سنتی هتل قصره که شما خیلی دوستش داشتی

 

اینم رستوران اکواریوم هتل قصر ، خیلی خوشگل بود نه؟؟؟ تو هم که عین ماهی عزیز دلم

 

و در اینجا بود که ما که رفته بودیم زیارت و برگشتیم دیدیم وووووو تیم پرسپولیس اومده توی هتل ما و چه خبره عزیز دلم. و از اونجایی که کلا خانوادگی ما پرسپولیسی هستیم با همشون عکس انداختی. بعد هم  می گفتی مامان فوتبالیست ها کوشن؟؟ 

 

خیلی به یاد ماندنی بود عزیزم. مخصوصا آقای کریم باقری که واقعا مامان بهش ارادت داره 

 

 

بله و اینجا بود که ما داریم بر میگردیم تهران و توی هواپیما هستیم. هی این درپوش بنجره رو باز کردی هی بستی هی باز کردی هی بستی .  

 

 

به محضی که هواپیما راه افتاد شما خوابیدی تا تهران. یک کوچولو هم عطسه پیچه کردی و وقتی رسیدیم خونه بهت شربت سرما خوردگی دادم. و امشب ساعت  8:30 خوابیدی . 

 

خدا رو شکر سفر خوبی بود. از هوای حرم بگم که اینقدر عالی بود که اندازه یک دنیا انرژی گرفتم و وقتی من با امام رضا صحبت می کردم و گریه می کردم همش میگفتی مامان واسه چی گریه می کنی و خلاصه کلا حال و هوا رو عوض می کردی مگه من جرات دارم با وجود تو گریه کنم عشقم. فقط شکر خدا رو می کنم که تو رو بهم داده و تو سالم و سلامتی. 

هم با بابا زیارت کردی و ضریح رو دست کشیدی و هم با مامان از طبقه پایین تازه می گفتی مامان بلندم کن من امام رو بوس کنم. مامان امام منو دوست داره؟؟؟ معلومه که دوست داره عزیزم خدا و امام فرشته های معصوم مثل تو رو خیلی دوست دارند. خوش به حالت که اینقدر پاک و معصومی عزیز دلم . فرشته خدا روی زمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ملینا
28 تیر 92 23:13
چه پسر ناز و قشنگی. عکساشم خیلی قشنگه .خدا براتون حفظش کنه
مامان شایانl
27 شهریور 92 10:41
سلام عزیزم. اومده بودی مشهد. خوش گذشت؟ تو هم که مثل شایان کلی ماشین داری. هر روزم که داری نازتر و شیرین تر میشی. مواظب خودت باشی گلم.