رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

یک فرشته آسمونی، گل مامان و بابا

هواپیما

1391/10/26 17:46
نویسنده : مامان پروانه
316 بازدید
اشتراک گذاری

اخ که من فدای اون خنده هات بشم. کاش می شد الان این خنده های قشنگت هم اینجا ثبت کنم. رهام جون الان من کامپیوترمو اوردم که یک سری کارامو بکنم شما هم طبق معمول نشستی کنارم که من نوت بوک رو روشن کنم. بعد گفتی عکسمو ببینم اومدیم توی وب لاگت و یک سری هم به وب لاگ دوستات زدیم و دیدیم که شایان جون با مامان و بابایی رفتن مسافرت با هواپیما و عکس بالا رو گذاشته بود توی وب لاگش تو اینقدر بهش خندیدی ی ی ی ی ی که نگو بعد گفتی برا منم بگذار. واسه همین من برات گذاشتم.

بعد هی دستت رو رو می اری سمتش که بگیریش. و غش و ریسه میری از دیدن هواپیما. اخه مامانی تو عاشق هواپیما هستی . خوب منم به خرفت گوش می دم. 

الان هم بهم میگی بگذار: من با موس کار کنم بهت میگم نه می دوین چی جواب می دی "خدایا"

عزیزم بشی تو.ماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

شقایق(مامان محمد ارشان)
27 دی 91 11:54
ای جانم چقدر میتونه شیرین باشه که با پسرت بشینی و حرف بزنی... من هنوز یه طرفه ایین شیرینی رو چشیدم...
مامان شایان
22 بهمن 91 15:41
ای جونم خوش به حالت که با هم حرف میزنید.ببوسش محکم و ابدار از طرف من و شایان.