رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

یک فرشته آسمونی، گل مامان و بابا

شعرهای گل پسر

1392/4/28 22:37
نویسنده : مامان پروانه
299 بازدید
اشتراک گذاری

رهامم این روزها شعرهای با مزه ای می خونی 

باز تلفن زنگ می زنه تو گوشم آهنگ می زنه

من گوشی و بر می دارم میگم که من سلام دارم

باباجونم صداش می آید صدای خنده هاش می یاد

ببخشید بقیه اش رو بلد نیستم ولی تو با همه شیرین زبونی هات برام میخونی و من و بابا کیف می کنیم

شعر ایران رو هم که عاشقشی ..

ای ایران ای مرز پر گوهر ای خاکت سرچشمه هنر

دور از تو اندیشه بدانپاینده مانی و جاودان ....

هی به من و بابا می گی برام بخونید و خودت هرجاشو که بلدی زمزمه می کنی. رهام اندازه نفسم بهت نیاز دارم و میخوامت

کار دیگه ای که این روزها انجام می دی اینه که آهنگ بگذاری یا من برات بگذارم و برقصی اینقدر هم با مزه می رقصی که نگو هی میچرخی دور خودت تا سرت گیج بره و بیافتی زمین ولی منگه کم میآری هی میچرخی و کیف می کنی و میخندی.

رهام نبودنت توی خونه رو اصلا نمی تونم تصور کنم.  خدا رو شکر که توی خونمون صدای خنده های تو هست و خدا رو شکر که سالم و سلامتی . خدا جونم ممنونتم به خاطر این فرزند سالم و شکر که بچه به این خوبی دارم. خدا جون دوست دارم

 

وقتی مامان از سر کار می اد تو می گی بهم زنگ بزن تا من بیام پشت پنجره ببینمت و ببینم برام چی خریدی . منم تا میرسم دم خونه بهت تلفن می کنم تو هم میای پشت پنجره و با مامان صحبت می کنی . نمی دونم این عکس واضح است یا نه ولی ازت عکس گرفتم که ببینی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

اتنا مامان نگین
25 تیر 92 14:53
عزیزم ممنون فقط التماس دعا دارم فراوون